یا زهرا...

مـــــــــــادرانـــــه !!!
مـا گوشـه نشـینان غــم فـاطمـه ایـم (س) ... محـتاج عـطا و کــرم فـاطمـه ایـم (س) .

یا رَب نصیبـــ هـیچ غـریبـی دِگـر مکن ...
 


دردی که گیسوان حسن (ع) را سفـید کـرد
...
 

 

 

        

       یا زهـــرا جـــان (س)  ...   

 

  

    آسـمان بـهر تو اِی رُکن ِکســا دیواری 

 

    هـوس پر زدنتــــ بود و دعــا دیـواری 

  

  خـانه ات طـور شـد و محسن تو موسی شد 

  

 سخت شد کار به تو گشتــــ عصــا دیواری 

   

  تـو کـه آئیــنه ی قــدی امـامـتــــ بـودی  

 

  آمــد و زود شـکستــــ آینــه را دیــواری 

  

 اینـهمه حـرفــــ دوپــهلو زده ای با پــهلو  

  

   اصــلاً انگـــار نـــَـه انگـــار کــه بـا دیـــواری ...   

 

یمه شب در خرابه وقتی که

ربنای قنوت پیچیده

بعد زاری و حق حق گریه

چه شده این سکوت پیچیده

 

عمه اش گفت خوب شد خوابید

چند شب بود تا سحر بیدار

کمکم کن رباب جای زمین

سر او را به دامنت بگذار

 

آمد از بین بازویش سر را

تا که بردارد عمه اش ای داد

یک طرف دخترک سرش خم شد

یک طرف سر به روی خاک افتاد

 

شانه اش را گرفت با گریه

به سر خویش زد تکانش داد

تا که شاید دوباره برخیزد

سر باباش را نشانش داد

 

دید چشمان نیمه بازش را

پلک آتش گرفته اش رابست

دید نیلوفر است با دستش

زخمهای شکفته اش را بست

 

می کشید از میان آبله ها

خار ها را یکی یکی آرام

 

حلقه های فشرده زنجیر

دید چسبیده اند بر بدنش

تا که زنجیر باز شد ای وای

غرق خون شد تمام پیرهنش

 

پنجه بر خاک میزد و می گفت

نیمه جانی به دستها داریم

با ربابش زیر لب می گفت

به گمانم که بوریا داریم

 

کفنش کرد عمه خاکش کرد

پیکری که نشان آتش داشت

یادگاری ولی به دستش ماند

معجری که نشان آتش داشت

 

با همان پیرهن همان زنجیر

دخترک زیر خاک مهمان بود

 داغ اصغر بس است تدفینش

فقط از ترس نیزه داران بود

(حسن لطفی)

«شعر امام زمان»


 

ای آنکه در نگاهت حجمی زنور داری

کی از مسیر کوچه قصد عبور داری؟

چشم انتظار ماندم، تا بر شبم بتابی

ای آنکه در حجابت دریای نور داری

من غرق در گناهم، کی می کنی نگاهم؟

برعکس چشمهایم چشمی صبور داری

از پرده ها برون شد، سوز نهانی ما

کوک است ساز دلها، کی میل شور داری؟

در خواب دیده بودم، یک شب فروغ رویت

کی در سرای چشمم، قصد ظهور داری

خداوندا..


خداوندا..

تــو میدانی که من دلواپس فردای خود هستم


مبادا گم کنم راه قشنگ آرزوها را

مبادا گم کنم اهداف زیبا را

مبادا جا بمانم از قصار موهبت هایت

خداوندا..

مرا مگذار تـــنها لحظه ای حتی به خود ..

 خــــــدایــــا...

از این به بعد به مخلـــوقاتت یک مترجـــم ضمیمه کن...

 اینجا هیچ کس زبان هیچ کس را نمی فهمـــد... 



جغـــد نزد خـــدا شـکـایت بــرد:

 انســان ها آواز مـــرا دوســـت ندارند...

خـــــدا به جغـــد گفت :

آوازهای تو بوی دل کندن می دهد و آدم ها 

عاشـــق دل بستن...

دل بستن به هر چیز کوچک و بزرگ...

تو مـــرغ تمــاشــا و اندیشــه ای....

و آنکه می بیند و می اندیشد،به هیچ چیز دل نمی بندد...

دل نبستن سخـت ترین و قشـنگ ترین کـار دنیاست...

اما تــو بـخــوانو همیشه بـخــوان

که آواز تو حقیقت است و طعم حقیقت تلخ...



هیچکــس نفهـمــید...

 که خـــــدا هــم تنهاییش را فریاد میکشد...

قـــــــــل هــــــوالله احــــــــــد... 






******************** 

ســر خــاک مــــن…

اونــی که بیشتر از همــه اذیتم کرد بیشتر گریــه میکنه…

اونـــی که نخواست حتــی منو ببینه میاد واسه دیدن جسدم…

اونــی که حتــی نخواست دستمو بگیره زیر تابوتمو گرفته…

اونــی که سلام نمیکــرد میاد براخدافظـــی…

عجــب روزیــه اون روز

حیــف کـه اون موقــع خـودم نیستم...


************

گفتــــم خــــدایا ســــوالی دارم...

گفـت بپـــرس...

 گفتم چـــرا وقتی شــادم همـه با مــــن می خنـــدن...

 ولــی وقتی غمگینم کســی با من نمی گرید...؟

گفت خنـــده را بـــرای انتخاب دوســـت و گریــه...

را برای انتخاب بهترین دوست آفــریـــدم....

خنده دار


تا حالا شده موهاتو با هزار تا بدبختی درست کنی ،
بعد ببینی یادت رفته تی شرت بپوشی؟!
ینی اون لحظه آدم دوس داره بمیره




دقت کردین یادگاری های روی دیوار و صندلی کلاس های دانشگاه،
آموزنده تر از حرف های استاده ؟



دقت کردید هر موقع بد تیپ میزنید یه نفری ک خیلی براتون مهمه توخیابون میبینیدش




بابام میگه..

بابام میگه.. اینایی که دختر ندارن تو خونه (!) عمرشون هدر رفته.. صبح ها دیدن دخترت با موهای شلخته، زیر چشاش سیاه شده و صدای گرفته اول صبحش که داد میزنه: بابا نیا تو! فرار میکنه لباسشو عوض کنه... کل دنیای یه مرده (!) من اصلا فدای بابا جونم

عکس و نوشته های بامزه و خنده دار!




*************

-تا حالا دقت کردین
 وقتی یه نفر شمارو دعوت به دیدن یه فیلمی که قبلا خودش دیده میکنه
تو مدت فیلم یه جوری نگاتون میکنه که انگار خودش فیلمو ساخته؟

-دقت کردین وقتی ۵ ثانیه قبل از آلارم موبایل بیدار میشیم و اونو خاموش میکنیم… احساس میکنیم بمب خنثی کردیم

-سال ها گذشت و کسی ندید که انسانی با قاشق چای خوری، چای بخورد

دقت کردین دو جا جاذبه زمین هیچ شمرده شده یکیش تو خارج از جو زمینه

یکی دیگشم تو کارتون فوتبالیستهاس !!


******************




*************

 ارتباطات توی ایران اینجوریه که به طرف ایمیل می‌زنی
بعد باید اس‌ ام‌ اس بفرستی ایمیلتو چک کن !
بعد باید زنگ بزنی بگی اس‌ ام‌ اساتو چک کن !
وقتی داری درس میخونی
تازه میفهمی که بحث های شبکه ۴ هم خیلی سودمند و پرهیجانه !




*********

امروز نمی دونم جواب کدوم کار خوبم رو گرفتم !
رفتم صدگرم نخودچی گرفتم، داشتم می خوردم
که یهو دیدم یه پسته توشه !!!!!
باور کنید اشک توی چشمام حلقه زده بود

===============  

امروز رفته بودم پشت بوم که آنتن تلویزیونون رو تنظیم کنم، با موبایلم شماره خونه رو گرفتم به
مامانم میگم: الو، مامان خوبه؟ مامانم هم میگه : مرسی همه خوبن شما خوبین؟ خانواده خوبن؟
ببخشید بجا نیاوردم. :|
الان هم دارم دنبال خانواده واقعیم میگردم خخخخ


**********

عوارض جانبی بعد از یک شکست عشقی چیه ؟
در آوردن گوشی از حالت سایلنت !
نبردن گوشی به دستشویی و حمام !
از رمز درآوردن اینباکس گوشی !
… پاک کردن آثار جرم !
خواب راحت …
زندگی راحت …
آرامش همراه با گریه !
تموم نشدن شارژ ایرانسل بعد ۶ ساعت !


***************

عکس و نوشته های بامزه و خنده دار!

دارم میرم ایران ^-^



بابا آخه کی مجبورت کرده انگلیسی هم بنویسی !؟


پستامینوفن ! هر ۸ ساعت یک عدد



فرار مغز ها



قاب برازنده گوشی های اپل !



******************
بچه های الآن که سختی نمی کشن؟
ما خسته شدیم انقدر دفتر خط کشی کردیم.
 دفتر میخره از قبل توش مشقاشم نوشته شده حتی..!!


****************

یه نفر داشت با خدا راز و نیاز میکرد ....
از خدا پرسید : خدا جون میشه یه سوال ازت بکنم ؟؟
خدا : بله بپرس ...
مرد : خدایا این درسته که میگن 1 میلیون سال واسه تو اندازه 1 ثانیه هست ؟؟
خدا : بله درسته ....
مرد : اونوقت یک میلیارد تومن واست چقدره ؟؟
خدا : اندازه یه دو زاری ...
مرد : عجب ... خدایا میشه یه دونه دو زاری بهم بدی ؟؟؟
خدا : آره فقط 1 ثانیه صبر کن .....:)

**********
از وقتی که شماره شو به بلَک لیست گوشیم انتقال دادم چند ماهی میگذره…
شیش،هفت تا اس داده بود که چند هفته بعد خوندمشون.
اون موقع از دستش عاصی بودم. واقعاً اذیت میکرد.
یه شب با یه شماره دیگه اس داد برا همین نرفت تو بلک لیستم
نوشته بودکه اگه میخوای دیگه اس ندم بهت،یه چیزی بگو.
بدون معطلی جواب دادم و همون چیزی رو که میخواست
براش فرستادم چون واقعاً دیگه نمیخواستم اس.ام.اساشو ببینم.
دیگه ا………س نداد
نمیدونم اصلاً چی شد که اینطور شد. دیگه سراغمو نگرفت
انگار نه انگار که من “هستم”
به هرحال اعتراف میکنم که خیلی دلم برای اس.ام.اس هاش تنگ شده.
اگه الان اینارو میخونی، ازت میخوام که یه شانس دیگه بهم بدی. قول میدم بچه ی خوبی بشم !
هم تو مسابقه ها شرکت کنم
هم آهنگپـیشواز داغ هفته رو انتخاب کنم و حتی با شارژ ۱۶۸۶۵۰ریال، برنده ۱۰۰ تومن اعتبار هدیه
داخل شبکه شم ..!
ایرانسل دوسِت دارم !

***********
ﻣﻌﻠﻢ ﺍﺳﻢ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﻛﺮﺩ ، ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﭘﺎﻱ ﺗﺨﺘﻪ ﺭﻓﺖ ، ﻣﻌﻠﻢ ﮔﻔﺖ: ﺷﻌﺮ ﺑﻨﻲ ﺁﺩﻡ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺍﻥ ، ﺩﺍﻧﺶﺁﻣﻮﺯ ﺷﺮﻭﻉ ﻛﺮﺩ:
ﺑﻨﻲ ﺁﺩﻡ ﺍﻋﻀﺎﻱ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮﻧﺪ | ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻓﺮﻳﻨﺶ ﺯ ﻳﻚ ﮔﻮﻫﺮﻧﺪ
ﭼﻮ ﻋﻀﻮﻱ ﺑﻪ ﺩﺭﺩ ﺁﻭﺭﺩ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ | ﺩﮔﺮ ﻋﻀﻮﻫﺎ ﺭﺍ ﻧﻤﺎﻧﺪ ﻗﺮﺍﺭ
ﺑﻪ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﻛﻪ ﺭﺳﻴﺪ ﻣﺘﻮﻗﻒ ﺷﺪ ،ﻣﻌﻠﻢ ﮔﻔﺖ: ﺑﻘﻴﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺍﻥ!
ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﮔﻔﺖ: ﻳﺎﺩﻡ ﻧﻤﻲ ﺁﻳﺪ ، ﻣﻌﻠﻢ ﮔﻔﺖ: ﻳﻌﻨﻲ ﭼﻲ ؟ﺍﻳﻦ ﺷﻌﺮ ﺳﺎﺩﻩ ﺭﺍ ﻫﻢ ﻧﺘﻮﺍﻧﺴﺘﻲ ﺣﻔﻆ ﻛﻨﻲ؟!
ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﮔﻔﺖ:ﺁﺧﺮ ﻣﺸﻜﻞ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﻣﺮﻳﺾ ﺍﺳﺖ ﻭ ﮔﻮﺷﻪ ﻱ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ،ﭘﺪﺭﻡ ﺳﺨﺖ ﻛﺎﺭ ﻣﻴﻜﻨﺪ ﺍﻣﺎ ﻣﺨﺎﺭﺝ ﺩﺭﻣﺎﻥ ﺑﺎﻻﺳﺖ
ﻣﻦ ﺑﺎﻳﺪ ﻛﺎﺭﻫﺎﻱ ﺧﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺑﺪﻫﻢ ﻭ ﻫﻮﺍﻱ ﺧﻮﺍﻫﺮ ﺑﺮﺍﺩﺭﻫﺎﻳﻢ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ ﺑﺒﺨﺸﻴﺪ

ﻣﻌﻠﻢ ﮔﻔﺖ: ﺑﺒﺨﺸﻴﺪ ، ﻫﻤﻴﻦ؟! ﻣﺸﻜﻞ ﺩﺍﺭﻱ ﻛﻪ ﺩﺍﺭﻱ ﺑﺎﻳﺪ ﺷﻌﺮ ﺭﻭ ﺣﻔﻆ ﻣﻴﻜﺮﺩﻱ ﻣﺸﻜﻼﺕ ﺗﻮ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﻧﻤﻴﺸﻪ!
ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻟﺤﻈﻪ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﮔﻔﺖ:
ﺗﻮ ﻛﺰ ﻣﺤﻨﺖ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺑﻲ ﻏﻤﻲ | ﻧﺸﺎﻳﺪ ﻛﻪ ﻧﺎﻣﺖ ﻧﻬﻨﺪ ﺁﺩﻣﻲ

************

دقت کردین وقتی دارین موقع فوتبال نگاه کردن تخمه میخورید اگر یه دونه از اون مغز تخمه ها بیفته رو زمین تا کل خونه رو نگردی و پیداش نکنی بیخیال نمیشی


دقت کردین: اگه بچه ها لیوان بشکنن : ای دست و پا چلفتی … -اگه مامانه بشکنتش : قضا بلا بود -اگه باباهه بشکنتش : این لیوان اینجا چیکار میکنه…!!تو خونه ی ما که دقیقا همینه شماچطور؟


دقت کردین وقتی حقیقت رو می دونین، گوش دادن به دروغایی که طرف مقابل داره واست میبافه چقدر لذت بخشه؟!


دقت کردین موقع امتحان سوالاتی رو که بلدیم با خط نستعلیق می نویسیم، ولی اونایی رو که بلد نیستیم با بدترین خط می نویسیم !


فقط یه ایرانی میتونه اینو باور داشته باشه که اگه جفت راهنمای ماشین و روشن کنه، مجازه تو اتوبان دنده عقب حرکت کنه!


فقط تو ایران مدارسو 5شنبه ها تعطیل میکنن ولی به جاش بقیه هفته رو براش کلاس جبرانی در نظر میگیرن باپولهای آنچنانی !!!

 

فقط آسمون ایران میتونه : کمی ! تا قسمتی! نیمه ابری!  همراه با بارش پراکنده!در برخی از نقاط باشه. . . ( آخر ادبیاته این جمله)! :


فقط یه معلم ایرانی میتونه (البته از نوع اول دبستانی) برای ترسوندن دانش آموزاش و زود خوابیدن اونا بهشون بگه:من رفتارای شما رو تو خونه با دوربین میبینم



**********************


چارلی چاپلین می گوید آموخته ام که :
با پول می شود خانه خرید ولی آشیانه را نه، 

می توان رختخواب خرید ولی خواب را نه، 

می توان ساعت خرید ولی زمان را نه، 

می توان مقام خرید ولی احترام را نه، 

می توان کتاب خرید ولی دانش را نه، 

می توان دارو خرید ولی سلامتی را نه، 

می توان خانه خرید ولی زندگی را نه، 

می توان قلب خرید، ولی عشق را نه ...

آموخته ام که ... تنها کسی که مرا در زندگی شاد می کند کسی است که به من می گوید: تو مرا شاد کردی.


****************

یعنی هر وقت یک اس ام اس رو اشتباه می فرستید امکان نداره تو ارسال شکست بخوره و از همه اس ام اس ها زودتر می رسه..!!!!

**********

- تا حالا دقت کردین تا تقویم سال جدید می گیریم اولین چیزی که می بینیم تاریخ تولدمونه که ببینیم چند شنبه میشه!


************

خانم جوانی که در کودکستان برای بچه های 4 ساله کار میکرد میخواست چکمه های یه بچه ای رو پاش کنه ولی



چکمه ها به پای بچه نمیرفت بعد از کلی فشار...و خم و راست شدن، بچه رو بغل میکنه و میذاره روی میز، بعد روی زمین بلاخره باهزار جابجایی و فشار چکمه ها رو پای بچه میکنه و یه نفس راحت میکشه که ... هنوز آخیش گفتن تموم نشده که بچه میگه این چکمه ها لنگه به لنگه است . خانم ناچار با هزار بار فشار و اینور و اونور شدن و مواظب باشه که بچه نیفته هرچه تونست کشید تا بلاخره بوتهای تنگ رو یکی یکی از پای بچه درآورد.

 گفت ای بابا و باز با همان زحمت زیاد پوتین ها رو این بار دقیق و درست پای بچه کرد که لنگه به لنگه نباشه ولی با چه زحمتی که بوت ها به پای بچه نمیرفتن و با فشار زیاد بلاخره موفق شد که بوت ها رو پای این کوچولو بکنه که بچه میگه این بوتها مال من نیست. خانم جوان با یه بازدم طولانی و کله تکان دادن که انگار یک مصیبتی گریبانگیرش شده. با خستگی تمام نگاهی به بچه انداخت و گفت آخه چی بهت بگم. دوباره با زحمت بیشتر این بوت های بسیار تنگ رو در آورد. وقتی تمام شد پرسید خب حالا بوت های تو کدومه؟ بچه گفت همین ها بوت های برادرمه ولی مامانم گفت اشکالی نداره میتونم پام کنم.... مربی که دیگه خون خونشو میخورد سعی کرد خونسردی خودش رو حفظ کنه و دوباره این بوتهایی رو که به پای این بچه نمیرفت به پای اون کرد یک آه طولانی کشید وبعد گفت خب حالا دستکشهات کجان؟ توی جیبت که نیستن. بچه گفت توی بوتهام بودن دیگه


********************

دیدن یه سوسک توی اتاق خواب درواقع مسئله خاصی نیست 
مسئله خاص از اونجا شروع میشه که : سوسکه ناپدید میشه… !!
***********
حالت چشم دانشجویان !!
هنگام درس دادن استاد سر کلاس :

(-.-) (-.-) (-.-) (-.-) (-.-) (-.-) (-.-) (-.-)


وقتی استاد خبر امتحان رو میده :

(o.O) (o.O) (o.O) (o.O) (o.O) (o.O)


موقع امتحان:

(←.←) (→.→) (←.←) (→.→) (←.←) (→.→)


وقتی استاد موقع امتحان حواسش جمع میکنه واسه مچ گیری:

(↓.↓) (↓.↓) (↓.↓) (↓.↓) (↓.↓)

***************
- دقت کردین وقتی موبایلت زنگ می خوره همه گوش هاشون تیز تیز می شه؛ وقتی تلفن خونه زنگ بخوره همه خودشون رو میزنن به کر بودن ...

- دقت کردین نشده یه بار این جعبه دستمال کاغذی رو باز کنیم، برگ اولش درست مثل بچه آدم بیاد بیرون؟!

************
یه بنده خدا نشسته بود داشت تلویزیون میدید که یهو مرگ اومد پیشش ...
مرگ گفت : الان نوبت توئه که ببرمت ...

طرف یه کم آشفته شد و گفت : داداش اگه راه داره بیخیال ما بشو بذار واسه بعد ...

مرگ : نه اصلا راه نداره. همه چی طبق برنامست. طبق لیست من الان نوبت توئه ... 
اون مرد گفت : حداقل بذار یه شربت بیارم خستگیت در بره بعد جونمو بگیر ... 
مرگ قبول کرد و اون مرد رفت شربت بیاره ...

توی شربت 2 تا قرص خواب خیلی قوی ریخت ...
مرگ وقتی شربته رو خورد به خواب عمیقی فرو رفت ...
مرد وقتی مرگ خواب بود لیستو برداشت اسمشو پاک کرد و نوشت آخر لیست
و منتظر شد تا مرگ بیدار شه ...

مرگ وقتی بیدار شد گفت : دمت گرم داداش حسابی حال دادی خستگیم در رفت!
بخاطر این محبتت منم بیخیال تو میشم و میرم از آخر شروع به جون گرفتن میکنم!

نتیجه اخلاقی : در همه حال منصفانه رفتار کنیم و بی جهت تلاش مذبوحانه نکنیم !

***********

خدایا !

از عمق سکوت تا خدا خواهم رفت
تا دورترین افق رها خواهم رفت
امروز در اندیشه ی زرین نماز
از قوس سجود تا خدا خواهم رفت
______________

بزرگا !

مگر می توان شیرینی عشق تو را چشید و از تو روی گردان شد ؟

مگر می توان لذت همجواری با تو را درک کرد و میل جای دیگر داشت ؟



لطیفا !


آیا شود که من نیز دوست تو باشم و به عشق و محبت تو پاک گردم ؟

شود که شوق دیدارت بال پروازم را بگشاید و به خوب و بد راه دگر نیندیشم ؟

جمیلا !

توان روی تو دیدن و نعمتی دیگر خواستن ؟

توان رضایت تو را داشتن و چشم به دیگری دوختن ؟


از تو می خواهم که مرا برای دیدن رویت انتخاب کنی


این تن را برای عبادتت ، لایق

این قلب را برای شیداییت ، عاشق

این چشم را برای دیدنت ، شایق

و این جان را به مقام قربت ؛ واصل گردان

می خواهم یک واصل باشم


مناجات المحبین امام سجاد (ع)


_____________________

خدایا !
خدایاچگونه تورابخوانم درحالی که من، من هستم

(بااین همه گناه ومعصیت)

وچگونه ازرحمت توناامیدشوم درحالی که تو، توهستی

(باآن همه لطف ورحمت)

خدایا توآنچنانی که من می خواهم

مرانیزچنان کن که تومی خواهی


ازمناجاتهای امام سجاد(ع)

...


هر انسانی عطری خاص دارد !


گاهی ، برخی

 

عجیب بوی خدا می دهند ...



مثل مادر




*************************



یا امام زمان ....

  تو هستی ! و در میان ِ ما می گردی .



   در کوچه و شهر و خانه ها می گردی



   از ما اثری نیست، در این شب، ای خوب!



   دنبال ظهور نور ما می گردی...



  کاش در این رمضان لایق دیدار شویم


                       سحری با نظر لطف تو بیدار شویم ...



****************



یا امام زمان ....


  دلتنگت که میشوم


   آسمان هم دلش ریش میشود...


   ای از تبار یاس های خوش بو


   تو ای به رنگ سرمستی


   پنهان شده ای که چه؟!


   تابستان بهانه است


   سرزمینمان داغدار کوچ توست...


   غبار دوریت طراوت را مسموم کرده


   و انگورها مستی ز تو میطلبند .


   به گمانم کم سویی اخترکان محصول غیبت های توست...


   ... ای حسن تعلیل جهان!


   نمایان شو


   تا آرامش بر ظرف زمان طلاکوب شود...



                                                   تقدیم به امام زمان    " راد "